سلام .امروز اومدم از روز مرد و پدر بنویسم مردایی که خیلی وقتا کمتر ازشون قدردانی میشه اومدم اینجا از بابای مهربونم تشکر کنم که اینقدر برای من و آسایشم فداکاری و دلسوزی میکنه و همسر مهربونم که واسه بهتر و قشنگ تر شدن لونه عشق مون خودش رو به هر آب و آتیشی میزنه الهی همیشه دلشاد و سرزنده باشن.اومدم بنویسم واسه پسرم که از مرد بودن تلاش و حامی بودن رو یاد بگیره نه خیانت و بی مهری رو چون الان زیاد شدن دور و برمون مردایی که در خفا به همسرشون خیانت میکنن خیلی دوست دارم پسرم بزرگ که بشه با من مثل یه دوست باشه و ازم فاصله نگیره که البته خیلی سخته آدم وقت حرفش میگه من ال میکنم بل میکنم مامان مهربون میشم اما گاهی وقتا تو عمل بچه ها چنان عمل میکنن که آدم مجبور میشه یکم تند باشه .در آخر مینویسم واسه پسرم که عزیزم امیدوارم مردی بشی مثل پدرت که همیشه اولویت هاش خونواده اش و دلخوش بودن اونا بوده. روز به روز بزرگتر شدن ات رو میبینم و خیلی وقتا دلم پرمیکشه واسه روزایی که آغوش من تنها پناهت میشد و تنها هنبازیت مامانی بود.عزیزم انشالله همیشه و در هر کجا که هستی سالم و پیروز باشی.مرد کوچولو مامان روزت مبارک
ای جااان مرد کوچک
ممنون نسیم جون دوست مهربونم
الهه جون خیلی زیبا احساست رو بیان کردی
انشاالله پسرت زیر سایه شما و امام زمان (عج) بزرگ بشه و یه مرد کامل و تمان عیار بشه
ممنون از لطفی که بهم داری صبا جون.انشاللله